![♡♬[灰色の蝶]♬♡](https://dl.blogix.ir/webp/20250326001651556698.webp)
تو اونارو به من ترجیح دادی...درحالی که هیچکدوم به اندازه من دوستت نداشت!
از این کلمه متنفرم بسه دیگه اه.
تو خودبینی،،اونا هم فقط تورو میبینن!
میخواستم یه نکته به این عزیزان بگم:
🗣:خوشبحالش که تو انقدر دوسش داری.
شاید اگه تو جای اون بودی خوشبحالت بود،ولی اون آرزو میکنه که ای کاش دوسش نداشتم.
میدونی من و تو یه تفاوت کوچیک داریم،تو فرار میکنی ازم چون ازم متنفری؛ولی من فرار میکنم ازت چون دوستت دارم.
چیزی که تو حسرتشو میخوری کسی که اونو داره ازش متنفره و آرزو میکنه ای کاش اون رو نداشت!
تو فکر میکنی همه‌چیز تقصیر منه درحالی که هنوز همه‌چیزو نشنیدی و بهتم بگن تو مغز کوچیکت فرو نمیره پس من سعی میکنم عین تو احمق باشم.
تو فکر میکنی همه احساساتم فیکه،اونا هم فکر میکنن اونقدر ساده ام که به راحتی عوض میشم،منم باید یجوری برای جفت تفکراتتون وانمود کنم تا مطابق با افکارتون باشه.
صدات مرگ منه:)
بخاطر تو روی بقیه لقب گذاشتم...بخاطر تو بهم تذکر دادن...بخاطر تو ساکت نشستم سرجام...بخاطر تو علایقمو عوض کردم...بخاطر تو رویاهام عوض شدن...
اون شب با صدات آروم میشدم ولی حالا باید وانمود کنم ازت متنفرم.
نشسته ام به در نگاه میکنم؛دریچه به در خبر می‌دهد،در اخم میکند.
عاشق آینه اممم
شب یلداتون مبارک😃❤️
_پ.ن:ای کاش میتونستم بهش تبریک بگم...
میدونم منو دوست نداری،اما من هنوز یه احمقم که به دوست داشتنت ادامه میده...
نمیتونی با شکستن یه قلب تغییر شیمیایی روش ایجاد کنی؛اون قلب هنوزم همون قلبه،هنوزم همونجوری میتپه،مگه اینکه یه قلب دیگه بذاری جاش.
تو تصورات یه مشت اسکل عین خودت چقدر ساده بودم.
یعنی انقدر تو تصوراتت بازیگر خوبیم؟:)ببخشید ولی من حتی نتونستم وانمود کنم که بهت حسی ندارم.
اخمت پشت گوشی به من میفهمونه که چقدر منو احمق فرض کردی،اگه قبول نمیکنی احساساتم بهت واقعیه پس شاید باید یچیز برعکسش رو بهت بگم؟!یچیزی که میدونم دروغه میدونم یه ذره هم با واقعیت جور در نمیاد میدونم هیچکس باورش نمیکنه اما شاید باید بگمش تا تمام سوئ تفاهم ها برطرف بشه:من ازت متنفرم.
حتی اگه نمادت رو کل دفترم نقاشی کنم،حتی اگه منتظر بمونم تا باهم بریم،حتی اگه جوری بهت نگاه کنم که انگار تنها حقیقت زندگیمی؛من هنوزم نمیشناسمت.
