♡♬[灰色の蝶]♬♡
1404/3/28 20:24
این سرنوشت برای قلب من زیادی دردناکه و حتی نسبت بهش مطمئن هم نیستم...ولی یه نیرویی وجود داره،یه نیرویی وجود داره که نمیخواد من فراموشت کنم چون اگه وجود نداشت هرگز انقدر نشانه برام ظاهر نمیشد؛هروقت بهت فکر نمیکنم و انتظارشو ندارم اون نیرو ظاهر میشه.مهم نیست سر مسابقه تلویزیونی باشه یا سرکلاس درس،مهم نیست تو گوشی باشم یا حتی اخبار گوش بدم یا یه ویدیو رندوم رو ببینم و تو گشتوگذار بچرخم،هروقت چیزی از تو وجود نداشته باشه اون نیرو ظاهر میشه تا اسمتو همه جا ببینم.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1404/3/28 20:10
توی انتخاب کردن شک داشتم که خدا اینکارو برای من انجام داد.بین دو مدرسه شک داشتم و هربار هم یچیزی رو از دست میدادم که معلوم شد مدرسه ما اصلا سهمیه یکی از مدرسه هارو نداره!انگار همه چیز دست به دست هم دادن تا به تو برسم.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/11/13 21:44
فراموش کردم،تو کسی نیستی که لیاقت من رو داشته باشی.برو به همون دوستات بچسب،همونایی که بی لیاقت لیاقتتو دارن.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/28 16:04
یعنی هنوزم به احساسات واقعی من اعتقاد نداری؟ببخشید ولی چشمام هیچوقت دروغ نمیگن،
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/27 12:37
کاری کردین به کلمه ی"تغییر"آلرژی داشته باشم.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/27 12:34
"🧠:تُواینجوریداریخودِتونابودمیکُنی.🫀:وَلیمَگِههَمِهچیزدُروغبود؟:)"
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/27 12:31
تو نمیتونی انکارش کنی و دروغ بگی چون همه وقتی مسیر نگاهتو دنبال میکنن به اون میرسن.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/27 12:22
چطوری فهمیدی که عاشقش شدی؟
_از وقتی بین۳۹نفر فقط اون رو دیدم.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/24 18:37
قرار نبود بدونی و ایکاش هرگز نمیدونستی،ایکاش به اون روزا برمیگشتم که باهام عین فرشته رفتار میکردی،و ایکاش هرگز توی این جسم به دنیا نمیومدم:)
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/20 15:32
اونفکرمیکنهکسینمیتونهدراینحددوسشداشتهباشه
اونفکرمیکنهحتیچشمهاموتماملبخندهاموذوقهام
همشوندروغه
اونفکرمیکنهمنروشهایعجیبیدارم
اونفکرمیکنهمنبازیگرخوبیم
اونبههمهاینافکرمیکنه
پسبهترهفکرنکنه.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/20 15:28
از پارسال یه درسی گرفتم که نباید حقیقت رو به کسایی گفت که ظرفیتش رو ندارن؛تا وقتی بخواد به تفکر مزخرفش ادامه بده و از دید من نگاه نکنه،من مجبورم به اون و تمام اطرافیان که درباره حقیقت سوال میکنن دروغ بگم و این براش بهتره.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/19 13:33
ازم میخوای چشمام رو ببندم و بهت نگاه نکنم،ولی نمیدونی من با چشمای بسته در حال بوسیدنتم:)
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/17 22:04
ببخشید که من اون نبودم و هرگز نخواهم بود!
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/13 22:34
"مَغزَمیِکَمقَویتَرباش،نَذاراِحساساتَممانِعِتبِشَن!"
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/12 23:19
تو عذاب نبینی و فکر نکنی من احمق و دنبال جلب توجه ام.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/12 08:43
میدونم تو قبلا جمله"ازت متنفرم"یا"حالم ازت بهم میخوره"رو گفتی ولی بعد از هربار شنیدنش یه شکستن تازه ای رو توی سینه ام احساس میکنم.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/10 12:25
صدات+سرخی لپات+اسمت+چشمات+خنده هات=مرگ من.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/9 10:15
اگه نمیتونی جمله"دوستت دارم"رو باور کنی پس نظرت با جمله"ازت متنفرم"چیه؟اره،من ازت متنفرم،از تو و تک تک دوستات،از تو و تمام اشکایی که بیخودی حرومت کردم و تموم نامه هایی که میخواستم بهت بدم ولی خجالت میکشیدم اینکارو بکنم.اصلا واژه ای به اسم عشق به گوشِت خورده؟یا شایدم فقط معنیشو نمیدونی؟میدونی چندبار با شنیدن اسمت تپش قلب گرفتم؟میدونی چندبار هرشب عکستو بوسیدم؟میدونی از پیامات چندبار اسکرین شات گرفتم؟میدونی هر برخوردم باهات رو ثبت کردم؟نه نمیدونی چون تو همش به فکر خودت بودی و همش تقصیر رو گردن من مینداختی.من تقصیر رو به گردن نمیگیرم همونطور که تو هیچوقت گردن نگرفتی،من ذره ای بهت اهمیت نمیدم همونطور که تو ذره ای بهم اهمیت ندادی،من درکت نمیکنم همونطور که تو درکم نکردی،من رفتارات رو تجزیه تحلیل نمیکنم و توجیح نمیکنمشون و سعی نمیکنم از دید تو قضیه رو ببینم همونطور که تو هیچوقت اینکارو نکردی،من اهمیتی به آسیب دیدنت نمیدم همونطور که تو هیچوقت به آسیب دیدنم اهمیت ندادی،میتونی هرچقدر دلت خواست ازم فرار کنی و بگی ازت متنفرم ولی تنها چیزی که نمیتونی عوض کنی،خود منم.
♡♬[灰色の蝶]♬♡
1403/10/9 10:05
اما من چیزی بیشتر از یه ربات نیستم که حق داشتن احساسات رو نداره!